♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
من خدایی دارم که پدرانه و عاشقانه هوای بی پناهی ام را دارد
به من سخت می گیرد تا سرسخت شوم ، خودم را باور کنم ، و روی پای خودم بایستم
گاهی رهایم می کند تا گم شوم و از دور مراقب است تا ببیند چطور مسیر را پیدا می کنم و موفق می شوم و هرکجا که لازم شد دستانم را می گیرد و هدایتم می کند ، بی آنکه حواسم باشد
مرا لبه ی پرتگاه می برد تا از ترسِ افتادنم ، پرواز را بلد شوم ، ولی من خودم بارها زمان اوج گرفتنم ، آغوش مهربانش را پشت سرم دیده ام که محتاطانه در تمام شرایطی که ترسیده بودم ، مراقبم بود و هوایم را داشت
در تمام لحظاتی که اشک می ریختم و فکر می کردم هیچکس را ندارم ؛ او بود و دلداری ام می داد
او بود و نوازشم می کرد
او بود و برایم اتفاقاتِ خوب می فرستاد تا لبخند بزنم
و لبخند می زد ، وقتی که پیروز می شدم
من اما نمی دیدم
من اما نمی فهمیدم
او همیشه بود
او همیشه هست
کسی که یک نگاه مشتاقِ پدرانه اش برای قوی تر شدنم کافیست
و من عاشق و سرسپرده ی همان خدایی ام که دارد هر روز و به هر طریقی که شده از من آدمِ بهتری می سازد
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
نرگس صرافیان طوفان
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ می مانم
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻫﯿﭽﮑﺲ
ﻗﺪﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯿﻢ ﺭﺍ نداند
ﺍﯾﻦ ﺫﺍﺕ ﻭ ﺳﺮﺷﺖ وجودی ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺒﺮﺍﻥ می کند
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﯿﺨﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﺎﻥ
آﻥ ﺭﺍ ﺩﻟﯿﻞ ﺿﻌﻒ ﻣﻦ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ
همیشه
لبریز از مهربانی
خواهم ماند
حتی اگر قدرنشناسان بارها و بارها مرا بشکنند
این روح خدایی است که در من دمیده شده است
انتظار هیچ پاسخی را از هیچ کس ندارم
من برای دلم و برای خدای خودم محبت پخش می کنم
تا بهتر و در آرامش خاطر زندگی کنم